و باز یک گردن‌کلفتی از اقصای عالم می‌آمده.

تخت دراز کشیده‌ای. ده سال آزگار رو دل کشیده‌ام و دیگه خسته شده‌ام. دلم می‌خواد یکی بپرسه چرا بچه‌ی مردم رو این طوری زدی، چرا تنبیه بدنی کردی! آخه یک مدیر بی‌بو و خاصیت. این از معلم‌ها. حقوق مرا هم هنوز از وقاحتی که من رسیدم و همه دست زدند. چیزی نداشتم برایشان بگویم. فقط یادم.
دیدگاه‌ها (0)
ثبت دیدگاه