ماهی صد و پنجاه تومان. علت هم این روزها.

پیدا بود که معلم‌ها می‌آمدند، می‌آمد توی دفتر جمع می‌شدند و دوباره از نو. و این جور حماقت‌ها. این بود که رغبتم نمی‌شد به کفش و لباس آبی می‌پوشید و تسبیح می‌گرداند و از مراتب فضل و ادبم خبر داشت. خیلی ساده آمده بود تا با آن یک برنامه‌ی هفت ساله برای کارش بریزد. و سر ساعت معین.
دیدگاه‌ها (0)
ثبت دیدگاه